در حاشیه آلترناتیو سازی تروریسم دولتی
چگونه مبارزات مردم را بپای «اپوزیسیون» خود ساخته می گذارند !
آذر ماجدی

بازار آلترناتیو سازی داغ شده است. در مورد ایران سالها است که مشغولند. یکروز شیرین عبادی را بعنوان یک فمینیست اسلامی و نماینده حقوق بشر که پیش از این با یک جایزه نوبل ترشی انداخته اند، علم میکنند؛ روز دیگر سراغ جنایتکاران و شکنجه گران سابق می روند، اول بهر کدامشان جایزه ای اعطاء‌ می کنند، از فستیوال های فیلم گرفته تا حقوق بشر و آزادی بیان و اسم های دهن پرکن دیگر، بعد در رسانه ها لانسه شان می کنند و آنگاه در یک کنفرانس مخفی، در پشت درهای بسته همه شان را گرد می آورند، تا پروسه آلترناتیو سازی را پیش ببرند .

در سال اخیر، اما، بازار آلترناتیو سازی آنچنان گرم شده است که مرکز اولاف پالمه و مراکز باصطلاح «خوش نام» تروریسم دولتی مجبور شده اند کارمندهای جدید توده ای - اکثریتی استخدام کنند و هر روز یک کنفرانس پشت درهای بسته سازمان دهند. تروریسم دولتی به سرکردگی آمریکا، در مصر و تونس با توسل به مانیپولاسیون های سیاسی، پیچاندن مچ دست دیکتاتورهای جنایتکار و صدور دستورات لازم به ارتش، در مبارزات مردم برای دوره ای دست انداز انداخت. در تلاش برای ممانعت از قدرتگیری مردم و کمونیست ها و جلوگیری از پیشروی مبارزات آزادیخواهانه مردم تا یک انقلاب علیه کل دم و دستگاه سرکوب و استثمار، اسلامیست ها را در بسته بندی جدید، تحت عنوان «اسلام معتدل» یا «اسلام مدل ترکیه» بجلوی صحنه آورد .

در لیبی، یک اپوزیسیون ارتجاعی علم کرد، شامل عناصر آدمکش رژیم قذافی، اسلامیست ها و روسای پوسیده و کپک زده عشایر و با دخالت بازوی نظامیش، ناتو، آنها را بقدرت رساند. در سوریه نیز دارد شرایط مشابه ای را تکرار می کند. یک مشت عناصر چکمه لیس خود را در همین مرکز اولاف پالمه جمع آورده، آموزششان داده و عازم سازمان ملل شان کرده است. این آلترناتیو دستپخت تروریسم دولتی، با کت و شلوارها و کراوات های نویی که از منبع دستخوش های کاسه لیسی شان تهیه کرده اند، در مقابل رسانه های چکمه لیس ظاهر می شوند و بنام مردم سوریه درخواست های ارتجاعی شان را مطرح می کنند .

در همین زمان است که کلمه «مردم» در رسانه ها به «اپوزیسیون» بدل می شود. توجه کنید هر گاه که پروسه آلترناتیو سازی آغاز می شود، دیگر رسانه ها از مبارزات و اعتراضات مردم علیه رژیم های سرکوب و جنایت حرف نمی زنند. از مبارزات اپوزیسیون سخن می گویند و در کنار صحنه های جنگ و گریز خیابانی و کشتار مردم، این کاسه لیسان آلترناتیو را در حال لابی کردن دولت ها، سازمان ملل و پارلمان های آمریکایی و اروپایی نشان می دهند. بیکباره کلمه مردم به اپوزیسیون بدل می شود. گویی تمام آن انسان هایی که از خود گذشته و قهرمانانه در مقابل این نظام های جنایتکار می جنگند متعلق به این «اپوزیسیون» چکمه لیس دست ساز هستند. تروریسم دولتی در آلترناتیو سازی ید طولایی دارد. ما باید تمام این توطئه ها را افشاء کنیم .

این توطئه های کثیفی که تحت عنوان شیک «آلترناتیو سازی» در پشت درهای بسته دارد طرح ریزی می شود، همان هدفی را دنبال می کند که ما در ایران سی و سه سال پیش تجربه کردیم. توطئه کثیف رهبر ساختن از خمینی و آلترناتیو سازی از اسلامیست ها بیش از سی سال جنایت و سرکوب، کشتار و اعدام، شکنجه و فقر، بیحقوقی و فحشاء‌ و اعتیاد و فرسایش روحی و فیزیکی به مردم ایران تحمیل کرد. نباید اجازه داد که این جنایتکاران در تحمیل آلترناتیوهای دست ساز به مردم ایران و دیگر جوامع بپا خاسته برای آزادی، برابری و رفاه موفق شوند. باید تمام نقشه ها و توطئه های آنها و پادوهای توده ای - اکثریتی شان را که یک روز، از قبل کاسه لیسی تروریسم اسلامی به نان و نوا می رسند و روز دیگر در استخدام تروریسم دولتی، افشاء و محکوم کرد. باید به مردم جهان ماهیت ارتجاعی این آلترناتیو سازی هایی که با نام های شیک «اتحاد برای دموکراسی» در پشت درهای بسته و در هتل های ۵ ستاره در امکان پرت و دور از چشم طرح ریزی می شود را برملا کنیم .

این توطئه ها علیه خواست و سعادت مردم ایران، سوریه، لیبی، مصر، تونس، یمن، سنگال و ده ها کشور دیگر پیش برده می شود. به همت کمونیست های انقلابی و حزب اتحاد کمونیسم کارگری برنامه های این رایزن های ناتو در مورد ایران بارها و بارها افشاء شده است. نقشه های جنبش سبز اسلامی، اصلاح طلبان دولتی و ژنرال ها و دزدان رژیم سلطنتی را بارها در نطفه خفه کرده ایم. شکنجه گران و جنایتکاران اسلامی از قبیل سازگارا، گنجی، مخملباف و ارازل و اوباش هم قماش شان را در مقابل چشمان همگان قرار داده ایم. مردم ایران اینها را می شناسند. از این رو است که توده ای - اکثریتی های همیشه کاسه لیس بجلوی صحنه آمده اند تا بهر شکل ممکن فعالیت های افشاگرانه ما را سد کنند. ما این دار و دسته را نیز می شناسیم. ظرفیت های کثیف آنها در رذالت و ریا تا حد همکاری مستقیم در دستگیری انقلابیون و‌ آزادیخواهان و شکنجه و اعدام آنها را تجربه کرده ایم. اینها را نیز باید دگربار به مردم بازشناساند .

در شرایطی که میلیون ها انسان در منطقه بپا خاسته اند تا نظام های حاکم را به زیر کشند و جامعه ای آزاد، برابر و مرفه بسازند؛ در شرایطی که رژیم اسلامی تحت فشار مبارزات مردم به استیصال افتاده است و جگرگوشه گان سابق خویش را نیز قربانی می کند؛ در شرایطی که سرمایه داری جهانی با بحرانی عمیق و گسترده روبرو است و در جبهه های مختلف در سطح بین المللی تحت فشار قرار دارد. باید هر دو قطب تروریسم، تروریسم دولتی و اسلامی را و اهداف مشترکشان را افشاء کنیم؛ قطب سوم، قطب بشریت متمدن و آزادیخواه را بسیج و سازمان دهیم و سدی محکم از انسانیت، آزادیخواهی، برابری طلبی و قدرت انقلابی را در مقابل تحرکات جنایتکارانه و کثیف هر دو قطب قرار دهیم. مردم آزادی، برابری و رفاه می خواهند. این را به اشکال مختلف و با فداکاری های تحسین برانگیز اعلام کرده اند. آزادی، برابری و رفاه تنها با سرنگونی نظام سرمایه داری و تمام مدافعین آن و برقراری یک جمهوری سوسیالیستی قابل تامین و تضمین است. هدفی که حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای آن مبارزه می کند. به حزب اتحاد کمونیسم کارگری بپیوندید !

***
جنایتکاران و شکنجه گرانی را که بدعوت مرکز اولاف پالمه در بیرون استکهلم جمع شده اند تا برای پیاده کردن طرح لیبی در ایران نقشه بریزند و پشت درهای بسته علیه مردم ایران توطئه کنند، بشناسیم .

http://www.youtube.com/watch?v=6xMYWxEdWLc&list=UUYwuzEp4lUUbd8L6Xa7XJxg&index=46&feature=plcp